معنی فارسی coapprentice
B1همکار کارآموز، فردی است که به طور همزمان با دیگران تحت آموزش قرار میگیرد.
A person who shares an apprenticeship with others.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک همکار کارآموز در کارگاه نجاری بود.
مثال:
She was a coapprentice in a woodworking workshop.
معنی(example):
به عنوان یک همکار کارآموز، او در کنار دیگران یاد گرفت.
مثال:
As a coapprentice, he learned alongside others.
معنی فارسی کلمه coapprentice
:
همکار کارآموز، فردی است که به طور همزمان با دیگران تحت آموزش قرار میگیرد.