معنی فارسی coast-land

B1

ساحل‌زمین به بخش‌هایی از زمین اطلاق می‌شود که در کنار دریا یا اقیانوس قرار دارد.

An area of land along the coast, often characterized by beaches and seaside landscapes.

example
معنی(example):

ساحل‌زمین بسیار زیبا با سواحل زیبا است.

مثال:

The coast-land is very scenic with beautiful beaches.

معنی(example):

بسیاری از حیوانات در محیط ساحل‌زمین رشد می‌کنند.

مثال:

Many animals thrive in the coast-land environment.

معنی فارسی کلمه coast-land

: معنی coast-land به فارسی

ساحل‌زمین به بخش‌هایی از زمین اطلاق می‌شود که در کنار دریا یا اقیانوس قرار دارد.