معنی فارسی coated
B1 /ˈkoʊtɪd/پوشش داده شده، به معنای اینکه یک لایه یا ماده بر روی سطح یک شیء قرار داده شده است.
Covered with a layer of a substance for protection or improvement.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To cover with a coating of some material.
مثال:
The frying pan was coated with a layer of non-stick material, making it easier to wash.
معنی(verb):
To cover like a coat.
معنی(verb):
To clothe.
adjective
معنی(adjective):
Covered with a thin layer.
example
معنی(example):
کوکی‌ها قبل از سرو پوشش شکلاتی داشتند.
مثال:
The cookies were coated in chocolate before serving.
معنی(example):
لوله‌ها با ماده خاصی پوشش داده شده‌اند تا از زنگ زدگی جلوگیری شود.
مثال:
The pipes are coated with a special material to prevent rust.
معنی فارسی کلمه coated
:
پوشش داده شده، به معنای اینکه یک لایه یا ماده بر روی سطح یک شیء قرار داده شده است.
