معنی فارسی coattests
B1عمل گواهی کردن که در آن یک شخص به صورت مشترک به تأیید یک سند میپردازد.
To jointly confirm the validity of a document or agreement.
- VERB
example
معنی(example):
او قرارداد را گواهی میکند تا از اعتبار آن مطمئن شود.
مثال:
She coattests the contract to ensure its validity.
معنی(example):
شاهد به امضاها در سند گواهی میدهد.
مثال:
The witness coattests to the signatures on the document.
معنی فارسی کلمه coattests
:
عمل گواهی کردن که در آن یک شخص به صورت مشترک به تأیید یک سند میپردازد.