معنی فارسی cobbed

B1

کوبیده به حالتی اشاره دارد که در آن مواد با روش خاصی فشرده شده یا چیده می‌شوند.

Referring to a surface that has been compressed or put together using a specific method.

example
معنی(example):

دیوار کوبیده دارای جذابیت روستایی است.

مثال:

The cobbed wall has a rustic charm.

معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند که سطح کوبیده را به همین شکل نگه دارند تا اصالتش حفظ شود.

مثال:

They decided to leave the cobbed surface as is for authenticity.

معنی فارسی کلمه cobbed

: معنی cobbed به فارسی

کوبیده به حالتی اشاره دارد که در آن مواد با روش خاصی فشرده شده یا چیده می‌شوند.