معنی فارسی cobbin
B1به معنای زحمت کشیدن یا کار سخت کردن است.
To work hard at something or to be diligent.
- VERB
example
معنی(example):
او ساعتهاست که به انجام تکالیفش مشغول است.
مثال:
He's been cobbin away at his homework for hours.
معنی(example):
کابین همچنین میتواند به معنای تلاش سخت برای چیزی باشد.
مثال:
Cobbin can also mean to work hard at something.
معنی فارسی کلمه cobbin
:
به معنای زحمت کشیدن یا کار سخت کردن است.