معنی فارسی cobwebbery

B1

کابوبری به مجموعه‌ای از تار های عنکبوت و وضعیتی که در آن این تارها وجود دارند، اشاره می‌کند.

The quality or state of being covered with cobwebs.

example
معنی(example):

تار عنکبوتی در خانه متروکه بسیار ترسناک بود.

مثال:

The cobwebbery in the abandoned house was quite eerie.

معنی(example):

آنها تار عنکبوت‌ها را از گوشه‌های اتاق تمیز کردند.

مثال:

They cleaned the cobwebbery from the corners of the room.

معنی فارسی کلمه cobwebbery

: معنی cobwebbery به فارسی

کابوبری به مجموعه‌ای از تار های عنکبوت و وضعیتی که در آن این تارها وجود دارند، اشاره می‌کند.