معنی فارسی coccygomorphic

B1

ککسیگومورفیک به ویژگی‌های آناتومیکی مرتبط با ساختار استخوان ککسی اشاره دارد.

Describing traits or structures related to the coccyx.

example
معنی(example):

ساختار ککسیگومورفیک برای درک آناتومی استخوان دمی اهمیت دارد.

مثال:

The coccygomorphic structure is vital for understanding tailbone anatomy.

معنی(example):

ویژگی‌های ککسیگومورفیک می‌توانند به طور قابل توجهی در بین گونه‌ها متفاوت باشند.

مثال:

Coccygomorphic features can vary significantly across species.

معنی فارسی کلمه coccygomorphic

: معنی coccygomorphic به فارسی

ککسیگومورفیک به ویژگی‌های آناتومیکی مرتبط با ساختار استخوان ککسی اشاره دارد.