معنی فارسی cochairing

B1

فرآیند رهبری جلسه یا گروه به‌صورت مشترک توسط چند نفر.

The ongoing act of sharing leadership duties.

verb
معنی(verb):

To chair (a meeting) jointly.

example
معنی(example):

او هفته آینده جلسه را به‌صورت مشترک رهبری می‌کند.

مثال:

She is cochairing the meeting next week.

معنی(example):

آنها بر روی رهبری مشترک برای بهبود کارایی تمرکز دارند.

مثال:

They are focusing on cochairing to improve efficiency.

معنی فارسی کلمه cochairing

: معنی cochairing به فارسی

فرآیند رهبری جلسه یا گروه به‌صورت مشترک توسط چند نفر.