معنی فارسی cockering

B1

تربیت و آموزش با نرمی و محبت به یک حیوان خانگی.

Training or raising a pet with tenderness and care.

example
معنی(example):

او با آموزش ملایم به سگ خود محبت می‌کند.

مثال:

He is cockering his dog with gentle training.

معنی(example):

محبت به حیوان خانگی می‌تواند به حیوانی با فرمان‌پذیری بیشتر منجر شود.

مثال:

Cockering can lead to a more obedient pet.

معنی فارسی کلمه cockering

: معنی cockering به فارسی

تربیت و آموزش با نرمی و محبت به یک حیوان خانگی.