معنی فارسی cocklike
B1دارای ویژگیهای مرغی، بهویژه اعتماد به نفس یا ظاهر خاص.
Having characteristics of a cock, particularly in manner or confidence.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتار او کاکلمانند بود و پر از اعتماد به نفس بود.
مثال:
His behavior was cocklike, full of confidence.
معنی(example):
او به طرز کاکلمانند او احترام گذاشت.
مثال:
She admired his cocklike attitude.
معنی فارسی کلمه cocklike
:
دارای ویژگیهای مرغی، بهویژه اعتماد به نفس یا ظاهر خاص.