معنی فارسی cocky
B1 /ˈkɑki/مغرور، خودبین و با اعتماد به نفس بیش از حد.
Overly confident in oneself; conceited.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Overly confident; arrogant and boastful.
example
معنی(example):
او خیلی مغرور است؛ فکر میکند همهچیز را میداند.
مثال:
He is so cocky; he thinks he knows everything.
معنی(example):
مغرور بودن گاهی میتواند دوستانت را دور کند.
مثال:
Being cocky can sometimes alienate your friends.
معنی فارسی کلمه cocky
:
مغرور، خودبین و با اعتماد به نفس بیش از حد.
