معنی فارسی codebreak
B1رمزگشایی، فرایند تجزیه و تحلیل و حل کدها یا رمزگزاریها به منظور دستیابی به اطلاعات پنهان.
The act of deciphering or breaking codes.
- VERB
example
معنی(example):
جاسوس توانست پیامهای دشمن را رمزگشایی کند.
مثال:
The spy managed to codebreak the enemy's messages.
معنی(example):
یادگیری رمزگشایی نیاز به تمرین و مهارت زیادی داشت.
مثال:
Learning to codebreak took a lot of practice and skill.
معنی فارسی کلمه codebreak
:
رمزگشایی، فرایند تجزیه و تحلیل و حل کدها یا رمزگزاریها به منظور دستیابی به اطلاعات پنهان.