معنی فارسی codirecting
B1فرایند هدایت بهصورت مشترک که مسئولیت را بین چندین نفر تقسیم میکند.
The act of directing jointly with others.
- VERB
example
معنی(example):
آنها در حال هدایت مشترک تولید تئاتر در سال جاری هستند.
مثال:
They are codirecting the theater production this year.
معنی(example):
هدایت مشترک اجازه مسئولیت مشترک در تصمیمگیری را میدهد.
مثال:
Codirecting allows for shared responsibility in decision-making.
معنی فارسی کلمه codirecting
:
فرایند هدایت بهصورت مشترک که مسئولیت را بین چندین نفر تقسیم میکند.