معنی فارسی codirectorship
B1وضعیت یا نقش داشتن بهعنوان یک کارگردان مشترک.
The position of being a co-director.
- NOUN
example
معنی(example):
هدایت مشترک او اجازه میدهد ایدههای نوآورانه شکوفا شوند.
مثال:
Her codirectorship allows for innovative ideas to flourish.
معنی(example):
هدایت مشترک برای سازمان بسیار مفید واقع شد.
مثال:
The codirectorship proved beneficial for the organization.
معنی فارسی کلمه codirectorship
:
وضعیت یا نقش داشتن بهعنوان یک کارگردان مشترک.