معنی فارسی coemployed
B1به وضعیت استخدام مشترک یا همکاری در یک نقش یا شغل اشاره دارد.
Employed jointly with someone else.
- VERB
example
معنی(example):
آنها برای دو سال همزمان در یک شرکت استخدام شده بودند.
مثال:
They were coemployed at the same company for two years.
معنی(example):
به اشتراک گذاری مسئولیتها موجب میشود که فشار کار کمتر شود.
مثال:
Being coemployed allows for shared responsibilities.
معنی فارسی کلمه coemployed
:
به وضعیت استخدام مشترک یا همکاری در یک نقش یا شغل اشاره دارد.