معنی فارسی coenamorment
B1کوئنامورمنت، حالتی از روابط یا تجربیات عاشقانه مشترک.
The state of sharing love collectively with others.
- NOUN
example
معنی(example):
کوئنامورمنت درباره تجربه مشترک عشق است.
مثال:
Coenamorment is about the shared experience of love.
معنی(example):
این جشنواره کوئنامورمنت را در میان شرکتکنندگان جشن گرفت.
مثال:
The festival celebrated coenamorment among its participants.
معنی فارسی کلمه coenamorment
:
کوئنامورمنت، حالتی از روابط یا تجربیات عاشقانه مشترک.