معنی فارسی coetaneity
C2همعصری، وضعیت یا ویژگی موجودات یا اشیاء که همزمان زندگی یا وجود دارند.
The state or quality of being contemporary or existing at the same time.
- NOUN
example
معنی(example):
همعصری متون باستانی نکاتی در مورد شیوههای فرهنگی مشترک افشا کرد.
مثال:
The coetaneity of the ancient texts revealed insights into shared cultural practices.
معنی(example):
درک همعصری به تاریخنگاران کمک میکند تا تحول ایدهها را ردیابی کنند.
مثال:
Understanding coetaneity helps historians trace the evolution of ideas.
معنی فارسی کلمه coetaneity
:
همعصری، وضعیت یا ویژگی موجودات یا اشیاء که همزمان زندگی یا وجود دارند.