معنی فارسی coeternally
C1به معنای همزمان، به صورت همزمان و با هم در یک نقطه یا زمان مشخص وجود داشتن.
In a manner indicating that two or more entities exist or occur at the same time; simultaneously.
- ADVERB
example
معنی(example):
این دو رویداد به صورت همزمان رخ دادند، بدون اینکه یکی بر دیگری تأثیر بگذارد.
مثال:
The two events occurred coeternally, without one influencing the other.
معنی(example):
مفهوم زمان در برخی بحث‌های فلسفی می‌تواند به‌طور همزمان درک شود.
مثال:
The concept of time can be understood coeternally in certain philosophical discussions.
معنی فارسی کلمه coeternally
:
به معنای همزمان، به صورت همزمان و با هم در یک نقطه یا زمان مشخص وجود داشتن.
