معنی فارسی cofather

B1

به معنای شخصی که به صورت همزمان و مشترک در تاسیس یا خلق یک چیز تاثیرگذار بوده است؛ معمولاً به طور مثبت.

A person who contributes jointly to the creation or founding of something significant.

example
معنی(example):

او به عنوان یکی از پدران موسس ابتکار جدید در نظر گرفته شد.

مثال:

He was considered a cofather of the new initiative.

معنی(example):

بسیاری معتقد بودند که او یکی از پدران فلسفه مدرن است.

مثال:

Many believed he was a cofather of modern philosophy.

معنی فارسی کلمه cofather

: معنی cofather به فارسی

به معنای شخصی که به صورت همزمان و مشترک در تاسیس یا خلق یک چیز تاثیرگذار بوده است؛ معمولاً به طور مثبت.