معنی فارسی cog.

B2

چرخ دنده، اجزای مکانیکی که برای انتقال حرکت و نیرو در ماشین‌ها طراحی شده‌اند.

A mechanical part designed to transmit motion and force in machines.

example
معنی(example):

چرخ دنده، بخش ضروری مکانیزم ساعت است.

مثال:

The cog. is an essential part of the clock mechanism.

معنی(example):

در مهندسی، چرخ دنده نقش حیاتی در ماشین‌آلات دارد.

مثال:

In engineering, a cog. plays a crucial role in machinery.

معنی فارسی کلمه cog.

: معنی cog. به فارسی

چرخ دنده، اجزای مکانیکی که برای انتقال حرکت و نیرو در ماشین‌ها طراحی شده‌اند.