معنی فارسی cohabitancy
B1همزیستی، زندگی کردن با یکدیگر بدون ازدواج رسمی، معمولاً با شریک زندگی.
The state of living together and sharing a domestic life without being married.
- NOUN
example
معنی(example):
همزیستی میتواند به روابط قویتری منجر شود.
مثال:
Cohabitancy can lead to stronger relationships.
معنی(example):
قوانین مربوط به همزیستی در مناطق مختلف متفاوت است.
مثال:
The laws regarding cohabitancy vary by region.
معنی فارسی کلمه cohabitancy
:
همزیستی، زندگی کردن با یکدیگر بدون ازدواج رسمی، معمولاً با شریک زندگی.