معنی فارسی coheres
B2پیوند خوردن، در اصطلاح به معنای هماهنگ بودن یا به هم پیوستن اجزای مختلف به طوری که یک کل منسجم و معنی‌دار ایجاد کنند.
To be in agreement or harmony, to stick together or form a unified whole.
- verb
To stick together physically, by adhesion.
Separate molecules will cohere because of electromagnetic force.
To be consistent as part of a group, or by common purpose.
Members of the party would cohere in the message they were sending.
قطعات پازل با هم پیوند می‌خورند تا یک تصویر کامل ایجاد کنند.
The pieces of the puzzle cohere to form a complete picture.
در یک مقاله خوب نوشته شده، ایده‌ها باید برای وضوح و تأثیر پیوسته باشند.
In a well-written essay, ideas must cohere for clarity and impact.
معنی فارسی کلمه coheres
:
پیوند خوردن، در اصطلاح به معنای هماهنگ بودن یا به هم پیوستن اجزای مختلف به طوری که یک کل منسجم و معنی‌دار ایجاد کنند.
