معنی فارسی cohesiveness

B2

یکپارچگی به معنای حجم یا قوت پیوندی است که اعضای یک گروه با یکدیگر دارند.

The quality of forming a united whole, particularly in groups or teams.

noun
معنی(noun):

The state of being cohesive

example
معنی(example):

یکپارچگی جامعه آن را به محلی عالی برای زندگی تبدیل می‌کند.

مثال:

The cohesiveness of the community makes it a great place to live.

معنی(example):

یکپارچگی تیم در همکاری موفق آن‌ها مشهود بود.

مثال:

The team's cohesiveness was evident in their successful collaboration.

معنی فارسی کلمه cohesiveness

: معنی cohesiveness به فارسی

یکپارچگی به معنای حجم یا قوت پیوندی است که اعضای یک گروه با یکدیگر دارند.