معنی فارسی coing

B1

فرآیند طراحی یا ایجاد، به خصوص در مورد رویکردها و استراتژی‌ها.

The process of designing or creating, especially regarding approaches and strategies.

example
معنی(example):

آن‌ها در حال طراحی استراتژی خود برای فصل آینده هستند.

مثال:

They are coing their strategy for the next season.

معنی(example):

طراحی روش‌های جدید می‌تواند برای تیم مفید باشد.

مثال:

Coing new methods can be beneficial for the team.

معنی فارسی کلمه coing

: معنی coing به فارسی

فرآیند طراحی یا ایجاد، به خصوص در مورد رویکردها و استراتژی‌ها.