معنی فارسی coinstantaneously
B1به صورت همزمان، به معنای انجام عملی در همان زمان با عملی دیگر.
In a manner occurring at the same time.
- ADVERB
example
معنی(example):
دادهها به صورت همزمان پردازش شدند.
مثال:
The data was processed coinstantaneously.
معنی(example):
چراغها به صورت همزمان با صدا خاموش شدند.
مثال:
The lights turned off coinstantaneously with the sound.
معنی فارسی کلمه coinstantaneously
:
به صورت همزمان، به معنای انجام عملی در همان زمان با عملی دیگر.