معنی فارسی cointerring
B1فرایند دفن کردن دو یا چند نفر به طور همزمان در یک مکان.
The act of burying two or more individuals in the same grave.
- VERB
example
معنی(example):
آنها در یک مراسم مشترک این زوج را دفن میکنند.
مثال:
They are cointerring the couple in a joint ceremony.
معنی(example):
دفن همزمان معمولاً برای اعضای خانواده اتفاق میافتد.
مثال:
Cointerring can often happen for family members.
معنی فارسی کلمه cointerring
:
فرایند دفن کردن دو یا چند نفر به طور همزمان در یک مکان.