معنی فارسی coiny
B1سکهای، به ویژگی یا حالت چیزی اشاره دارد که شبیه یا مربوط به سکهها باشد.
Relating to or resembling a coin; often used to describe superficial or trivial aspects.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی کمی بیش از حد سکهای برای سلیقه من بود.
مثال:
The design was a bit too coiny for my taste.
معنی(example):
او یک جوک سکهای گفت که چندان موثر نبود.
مثال:
He made a coiny joke that didn't quite land.
معنی فارسی کلمه coiny
:
سکهای، به ویژگی یا حالت چیزی اشاره دارد که شبیه یا مربوط به سکهها باشد.