معنی فارسی cold start

B2

زمانی که یک وسیله نقلیه یا دستگاه بعد از مدت طولانی بدون کار کردن، برای اولین بار روشن می‌شود.

The initial start-up of an engine when it is at a low temperature, often causing performance issues.

example
معنی(example):

ماشین در صبح زمستانی با شروع سرد روشن شد.

مثال:

The car had a cold start on a winter morning.

معنی(example):

مشکلات شروع سرد می‌توانند منجر به مشکلات موتور شوند.

مثال:

Cold start issues can lead to engine problems.

معنی فارسی کلمه cold start

: معنی cold start به فارسی

زمانی که یک وسیله نقلیه یا دستگاه بعد از مدت طولانی بدون کار کردن، برای اولین بار روشن می‌شود.