معنی فارسی cold table

B1

میز سرد، میزی که در شرایط پزشکی و درمانی استفاده می‌شود و معمولاً از جنس فلز سرد است.

A table used in medical or surgical contexts, often made of metal and kept cold for hygiene purposes.

example
معنی(example):

پزشک بیمار را روی میز سرد معاینه کرد.

مثال:

The doctor examined the patient on the cold table.

معنی(example):

عمل جراحی روی میز سرد در اتاق عمل انجام شد.

مثال:

The surgical procedure was performed on a cold table in the operating room.

معنی فارسی کلمه cold table

: معنی cold table به فارسی

میز سرد، میزی که در شرایط پزشکی و درمانی استفاده می‌شود و معمولاً از جنس فلز سرد است.