معنی فارسی cold-call
B2تماس تلفنی بدون پیشزمینه یا ارتباط قبلی با فردی برای فروش یا ارائه خدمات.
A call made to a potential customer without prior contact or introduction, typically in sales.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک تماس سرد گرفت تا خدماتش را پیشنهاد کند.
مثال:
He made a cold call to offer his services.
معنی(example):
تماسهای سرد میتوانند برای فروشندگان چالشبرانگیز باشند.
مثال:
Cold calls can be challenging for salespeople.
معنی فارسی کلمه cold-call
:
تماس تلفنی بدون پیشزمینه یا ارتباط قبلی با فردی برای فروش یا ارائه خدمات.