معنی فارسی cold-started
B1زمانی که یک سیستم به طور ناگهانی فعال میشود بدون اینکه قبلاً داده یا تجربهای داشته باشد.
Refers to the process of a system starting up from a completely inactive state without prior data.
- OTHER
example
معنی(example):
ماشین بعد از چند روز بیکاری به صورت سرد استارت خورد.
مثال:
The machine cold-started after being inactive for several days.
معنی(example):
سیستمهای سرد استارت خورده معمولاً نیاز دارند تا مقداری زمان برای تثبیت داشته باشند.
مثال:
Cold-started systems often need some time to stabilize.
معنی فارسی کلمه cold-started
:
زمانی که یک سیستم به طور ناگهانی فعال میشود بدون اینکه قبلاً داده یا تجربهای داشته باشد.