معنی فارسی coldblood
B1مخلوقات خون سرد موجوداتی هستند که دمای بدن آنها به دماهای محیطی بستگی دارد.
An organism whose body temperature varies with the temperature of its environment.
- NOUN
example
معنی(example):
ماهی خون سرد به آرامی در آب شنا کرد.
مثال:
The coldblood fish swam slowly in the water.
معنی(example):
مخلوقات خون سرد به دماهای خارجی وابسته هستند.
مثال:
Cold-blood creatures rely on external temperatures.
معنی فارسی کلمه coldblood
:
مخلوقات خون سرد موجوداتی هستند که دمای بدن آنها به دماهای محیطی بستگی دارد.