معنی فارسی coldturkey
B2به طور ناگهانی و بدون هیچگونه تدریجی اقدام به ترک یک عادت یا مواد مخدر کردن.
To quit or stop something abruptly and completely without tapering off.
- IDIOM
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت به طور ناگهانی سیگار را ترک کند.
مثال:
He decided to quit smoking cold turkey.
معنی(example):
ترک ناگهانی میتواند زمانی که از یک اعتیاد عبور میکنید، سخت باشد.
مثال:
Going cold turkey can be tough when overcoming an addiction.
معنی فارسی کلمه coldturkey
:
به طور ناگهانی و بدون هیچگونه تدریجی اقدام به ترک یک عادت یا مواد مخدر کردن.