معنی فارسی colemouse
B1موش زغالی، اصطلاحی غیررسمی و بازیگوشانه که ممکن است در ادبیات استفاده شود.
A playful or fictional term that may refer to a mouse character in stories.
- noun
noun
معنی(noun):
A species of small titmouse with a black head; the coaltit, Parus ater.
example
معنی(example):
موش زغالی اصطلاحی است که گاهی به طور بازیگوشانه در ادبیات استفاده میشود.
مثال:
A colemouse is a term sometimes used playfully in literature.
معنی(example):
نویسنده کاراکتری به نام موش زغالی خلق کرد.
مثال:
The author created a character named the colemouse.
معنی فارسی کلمه colemouse
:
موش زغالی، اصطلاحی غیررسمی و بازیگوشانه که ممکن است در ادبیات استفاده شود.