معنی فارسی colibri
B2کولیبر، پرندهای کوچک با توانایی معلق شدن در فضا و تغذیه از شهد گلها.
A small bird known for its ability to hover and feed on nectar from flowers.
- NOUN
example
معنی(example):
کولیبر به خاطر تواناییاش در معلق ماندن در هوا شناخته شده است.
مثال:
The colibri is known for its ability to hover in the air.
معنی(example):
شما میتوانید کولیبرها را در حال بازدید از گلها برای شهد ببینید.
مثال:
You can see colibris visiting flowers for nectar.
معنی فارسی کلمه colibri
:
کولیبر، پرندهای کوچک با توانایی معلق شدن در فضا و تغذیه از شهد گلها.