معنی فارسی colitic

B2

کولیتیک، مرتبط با کولیت و علائمی که در این بیماری دیده می‌شود.

Pertaining to colitis, a condition characterized by inflammation of the colon.

example
معنی(example):

علائم کولیت می‌تواند شامل درد شکمی و اسهال باشد.

مثال:

Colitic symptoms can include abdominal pain and diarrhea.

معنی(example):

بیماران ممکن است در زمان‌های استرس‌زا حمله‌های کولیتی را تجربه کنند.

مثال:

Patients may experience colitic flare-ups during stressful times.

معنی فارسی کلمه colitic

: معنی colitic به فارسی

کولیتیک، مرتبط با کولیت و علائمی که در این بیماری دیده می‌شود.