معنی فارسی colla

B1

کلا، اصطلاحی در زبان ایتالیایی که در زمینه موسیقی به برخی ابزارهای خاص اشاره دارد، به ویژه در ارکسترها.

A term often used in the context of music to refer to a specific type of string instrument.

example
معنی(example):

کلا نوعی ساز زهی است که اغلب در ارکسترها استفاده می‌شود.

مثال:

A colla is a type of string instrument often used in orchestras.

معنی(example):

اصطلاح 'کلا' اغلب با اصطلاحات موسیقی ایتالیایی مرتبط است.

مثال:

The term 'colla' is often associated with Italian musical terminology.

معنی فارسی کلمه colla

: معنی colla به فارسی

کلا، اصطلاحی در زبان ایتالیایی که در زمینه موسیقی به برخی ابزارهای خاص اشاره دارد، به ویژه در ارکسترها.