معنی فارسی collagenic

B1

کلاژنی به موادی اشاره دارد که می‌توانند موجب تولید یا حفظ کلاژن در بدن شوند.

Referring to substances that stimulate the production of collagen.

example
معنی(example):

برخی غذاها کلاژنی هستند و به بهبود الاستیسیته پوست کمک می‌کنند.

مثال:

Certain foods are collagenic and help improve skin elasticity.

معنی(example):

خصوصیات کلاژنی برای حفظ مفاصل سالم ضروری است.

مثال:

Collagenic properties are essential for maintaining healthy joints.

معنی فارسی کلمه collagenic

: معنی collagenic به فارسی

کلاژنی به موادی اشاره دارد که می‌توانند موجب تولید یا حفظ کلاژن در بدن شوند.