معنی فارسی collapsible
B1تاشو، به معنای چیزی که میتواند جمع شود یا به اندازه کوچکتری تغییر شکل دهد، معمولاً برای آسانتر کردن حمل و نقل یا نگهداری.
Able to be folded up or reduced in size for convenience.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
That can be collapsed.
example
معنی(example):
این میز تاشو است و نگهداری آن آسان است.
مثال:
The table is collapsible, making it easy to store.
معنی(example):
ما یک صندلی تاشو برای سفر کمپینگمان خریدیم.
مثال:
We bought a collapsible chair for our camping trip.
معنی فارسی کلمه collapsible
:
تاشو، به معنای چیزی که میتواند جمع شود یا به اندازه کوچکتری تغییر شکل دهد، معمولاً برای آسانتر کردن حمل و نقل یا نگهداری.