معنی فارسی collectibles

B2

اشیاء که دارای ارزش جمع‌آوری هستند و معمولاً برای علاقه‌مندان جالب هستند.

Items that have value for collectors and are often of interest to enthusiasts.

noun
معنی(noun):

An object which someone might want to collect.

example
معنی(example):

این فروشگاه اشیاء جمع‌آوری‌شده متنوعی می‌فروشد.

مثال:

The store sells various collectibles.

معنی(example):

او مجموعه‌ای از اشیاء جمع‌آوری‌شده نادر ورزشی دارد.

مثال:

He has a collection of rare sports collectibles.

معنی فارسی کلمه collectibles

: معنی collectibles به فارسی

اشیاء که دارای ارزش جمع‌آوری هستند و معمولاً برای علاقه‌مندان جالب هستند.