معنی فارسی collectivised
B1جمعی شده، به حالتی اشاره دارد که امور یا منابع به طور مشترک و جمعی مدیریت میشوند.
Converted to collective ownership or management.
- verb
verb
معنی(verb):
To organize a farm or industrial enterprise on the basis of collective control
example
معنی(example):
مزرعهها به منظور بهبود تولید، جمعی شدند.
مثال:
The farms were collectivised to improve production.
معنی(example):
در این کشور، بسیاری از صنایع جمعی شدهاند.
مثال:
In this country, many industries have been collectivised.
معنی فارسی کلمه collectivised
:
جمعی شده، به حالتی اشاره دارد که امور یا منابع به طور مشترک و جمعی مدیریت میشوند.