معنی فارسی collectivistically

B1

به‌صورت جمع‌گرایانه، به شکلی که بر جمع و همکاری تأکید کند.

In a manner that emphasizes collective action or cooperation.

example
معنی(example):

آنها به‌صورت جمع‌گرایانه برای دستیابی به اهداف مشترکشان کار کردند.

مثال:

They worked collectivistically to achieve their common goals.

معنی(example):

در جوامع که به‌صورت جمع‌گرایانه متمرکز هستند، همکاری کلیدی است.

مثال:

In collectivistically oriented societies, collaboration is key.

معنی فارسی کلمه collectivistically

: معنی collectivistically به فارسی

به‌صورت جمع‌گرایانه، به شکلی که بر جمع و همکاری تأکید کند.