معنی فارسی collembole

B1

تعریف: نوعی حشره به نام پرشکن که به خاطر مکانیزم پرش خاص خود شناخته شده است.

An insect also known as a springtail, recognized for its unique jumping ability.

example
معنی(example):

کولمبول یک نام دیگر برای یک نوع حشره به نام پرشکن است که سیستم پرش منحصر به فردی دارد.

مثال:

A collembole is another name for a springtail, an insect with a unique jumping mechanism.

معنی(example):

کولمبول‌ها نقش کلیدی در تجزیه مواد آلی در خاک دارند.

مثال:

Collemboles play a key role in decomposing organic matter in soil.

معنی فارسی کلمه collembole

: معنی collembole به فارسی

تعریف: نوعی حشره به نام پرشکن که به خاطر مکانیزم پرش خاص خود شناخته شده است.