معنی فارسی collen

B1

جزئی از ساختار یا بافت‌های گیاهی که باعث انعطاف‌پذیری در سلول‌ها می‌شود.

A structural component in plant tissues that provides flexibility and support.

example
معنی(example):

کولن در ساختار سلولی انعطاف‌پذیری را فراهم می‌کند.

مثال:

The collen in the cellular structure provides flexibility.

معنی(example):

درک نقش کولن در مطالعات بیولوژی گیاهی کمک می‌کند.

مثال:

Understanding the role of collen helps in plant biology studies.

معنی فارسی کلمه collen

: معنی collen به فارسی

جزئی از ساختار یا بافت‌های گیاهی که باعث انعطاف‌پذیری در سلول‌ها می‌شود.