معنی فارسی collimator
B1ابزاری است که برای همگرا کردن پرتوها به کار می‌رود، به ویژه در سیستم‌های تصویربرداری استفاده می‌شود.
A device that narrows a beam of particles or waves.
- noun
An optical device that generates a parallel beam of light. Often used to compensate for laser beam divergence.
A similar device that produces a parallel beam of particles such as neutrons.
A small telescope attached to a larger one, used to point it in the correct general direction.
کالیمر اطمینان می‌دهد که پرتو اشعه ایکس به خوبی متمرکز شده است.
The collimator ensures that the x-ray beam is well-focused.
یک کالیمر اغلب در سیستم‌های تصویربرداری استفاده می‌شود.
A collimator is often used in imaging systems.
معنی فارسی کلمه collimator
:
ابزاری است که برای همگرا کردن پرتوها به کار می‌رود، به ویژه در سیستم‌های تصویربرداری استفاده می‌شود.
