معنی فارسی colliquate

B1

ذوب کردن، به معنای تبدیل یک ماده جامد به مایع.

To cause a solid substance to become liquid.

example
معنی(example):

ذوب کردن به معنای ذوب کردن یک ماده جامد است.

مثال:

To colliquate means to melt down a solid substance.

معنی(example):

شما می‌توانید فلز را با اعمال حرارت ذوب کنید.

مثال:

You can colliquate the metal by applying heat.

معنی فارسی کلمه colliquate

: معنی colliquate به فارسی

ذوب کردن، به معنای تبدیل یک ماده جامد به مایع.