معنی فارسی collotyped

B1

روش چاپی که در آن تصاویر با جزئیات بالا تولید می‌شوند.

A printing technique that produces detailed images.

example
معنی(example):

تصاویر کلوطیپ شده در کتاب به زیبایی با جزئیات بودند.

مثال:

The collotyped images in the book were beautifully detailed.

معنی(example):

او از هنر چاپ کلوطیپ شده قدردانی کرد.

مثال:

He appreciated the art of collotyped printing.

معنی فارسی کلمه collotyped

: معنی collotyped به فارسی

روش چاپی که در آن تصاویر با جزئیات بالا تولید می‌شوند.