معنی فارسی collumelliaceous

B1

کولوملیاسه، نوعی از گیاهان با ویژگی‌های خاص که شامل ساختار باریک و گردنی می‌شود.

Referring to a specific group of plants characterized by a collar-like structure.

example
معنی(example):

گیاهان کولوملیاسه اغلب در مناطق گرمسیری یافت می‌شوند.

مثال:

Collumelliaceous plants are often found in tropical regions.

معنی(example):

ساختار کولوملیاسه در نگهداری آب مؤثر است.

مثال:

The collumelliaceous structure helps in water retention.

معنی فارسی کلمه collumelliaceous

: معنی collumelliaceous به فارسی

کولوملیاسه، نوعی از گیاهان با ویژگی‌های خاص که شامل ساختار باریک و گردنی می‌شود.