معنی فارسی colluvial
B1به ویژگیهایی اشاره دارد که به رسوبات و خاکهای تجمع یافته در مناطق شیبدار مربوط میشود.
Relating to the soil or material deposited at the base of slopes.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رسوبات حاصل از محلول میتواند نشانهای از فعالیتهای زمینشناسی گذشته باشد.
مثال:
Colluvial deposits can indicate past geological activity.
معنی(example):
خاک محلولی غنی از مواد مغذی برای محصولات بود.
مثال:
The colluvial soil was rich in nutrients for the crops.
معنی فارسی کلمه colluvial
:
به ویژگیهایی اشاره دارد که به رسوبات و خاکهای تجمع یافته در مناطق شیبدار مربوط میشود.